نمایش زاویه ها |
اولین فعالیت در واقع نمایش زاویهها توسط ابزار میباشد. معلم میتواند از ابزارهای سادهای استفاده کند. من در اینجا دو تا دایره تهیه کردهام که یکی از آنها بصورت کاغذی و دیگری بصورت مقوایی است. برگرفته از شبکه آموزش سیما |
ریاضی
نمایش زاویه ها |
اولین فعالیت در واقع نمایش زاویهها توسط ابزار میباشد. معلم میتواند از ابزارهای سادهای استفاده کند. من در اینجا دو تا دایره تهیه کردهام که یکی از آنها بصورت کاغذی و دیگری بصورت مقوایی است. برگرفته از شبکه آموزش سیما |
بین 65 تا 230 میلیون سال پیش دایناسورها بر روی زمین زندگی میکردند. دایناسورها
برخلاف دیگر خزندگان نظیر مارمولکها، پاهای بلند و کشیدهای داشتند که آنها را قادرمی
ساخت بدن خود را از سطح زمین بالا نگه دارند. آنها به سهولت بر روی زمین حرکت
میکردند و برخی نبز به خوبی میدویدند.
دایناسورها گونههای متنوعی از قبیل، گیاه
خواران غول پیکر به طول 27 متر (90 پا)و گوشتخواران سریع السیرکه بعضا" کوتاه تر
از 5/1 متر (5 پا) بودند را شامل میشدند.
برخی از دایناسورهای گیاه خوار، دارای دندانهایی برای جویدن و خرد کردن غذا به قطعات
کوچک جهت بلعیدن و هضم کردن بودند. با این وجود دایناسورهای گیاهخوار غول پیکر
نظیر دیپلودوکوس، دندان نداشته در عوض به همراه غذا سنگهایی را نیز میبلعیدند تا در
شکم آنها گیاهان را آسیاب کنند.
مناطقی که گفته میشود روزگاری در آنها دایناسور ها به میزان
زیاد زندگی میکردند شامل مصر، مغولستان، آمریکا و آرژانتین میشود. هم اکنون این
جزیره به طور روزانه شاهد صدها دانشمندی است که از گوشه و کنار اروپا به آنجا سفر
میکنند تا اطلاعات بیشتری را در مورد دایناسور ها دریابند. تا کنون مسئولین موفق شدهاند
بقایای فراوانی از دنیای ماقبل تاریخ را در این جزیره کشف کنند و به این وسیله نقاط
تاریک فراوانی را از گذشتههای دور روشن نمایند.
موسوم به تی رکس ویا دایناسورهای گوشتخوار دیگری که تا حدودی از تی رکس بزرگتر
یا کوچکتر بودهاند، میباشند. اما اکنون بر این باورند که جد اعلای همه این
دایناسورهای گوشتخوار، دایناسور عظیم الجثهای بوده که ابعاد بدنش به مراتب بزرگتر از
تی رکس و دیگر دایناسورهای گوشتخوار بوده است.
دایناسور تازه کشف شده که آروارهای دراز و پشتی قوز کرده دارد اسپینوسوروس
Spinosaurusنامگذاری شدهاست.
بررسی فسیلهای مربوط به این دایناسور نشان میدهد طول بدن این جانور به ۱۷متر بالغ
میشده و دستهای آن به مراتب قدرتمندتر و بلندتر از دستهای اخلافش نظیر تی رکس T-
rex بوده است.
تا ده سال پیش دیرین شناسان بر این باور بودند که تی رکس بزرگترین دایناسور
گوشتخوار بودهاست.از میان ۳۰نمونه فسیل این دایناسور که تاکنون کشف شده
بزرگترین آن که در موزه تاریخ طبیعی شیکاگو نگاهداری میشود ۱۲/۸ متر طول دارد و
محاسبات نشان میدهد که وزن بدن آن به ۶/۴تن میرسد. این دایناسور در حدود
۶۷میلیون سال قبل میزیسته.
چند سال قبل دیرین شناسان به نمونهای از یک دایناسور گوشتخوار برخورد کردند که از
تیرکسها بزرگتر بودند. برای این دایناسورها نام "جیگانتوسوروس" انتخاب شد و
بازسازی فسیلهای برجای مانده از این نوع جدید نشان داد که طول قامت آنها به ۱۳/۷متر
بالغ میشده است.
این نوع دایناسورها ۱۰۰میلیون سال قبل در آمریکای جنوبی زندگی میکردند.
همزمان با این نوع دایناسورها دو نوع دایناسور گوشتخوار دیگر در دو قاره دیگر حضور
داشتند. دایناسوری که اندکی کوچکتر بود موسوم به کارکارودانتو سوروس در افریقا
زندگی میکرد و دایناسور دیگری به نام آکناتوسوروس که در آمریکای شمالی میزیست.
این هر سه دایناسور از اخلاف دایناسوری موسوم به آلوسوروس بودهاند که بین ۹تا
۱۲متر طول داشت و حدود ۱۵۰میلیون سال قبل در آمریکای شمالی زندگی میکرد.
برگرفته از نظرات همکار گرامی جناب آقای علی آبادی دبستان فضلی نژاد ناحیه دو مشهد مقدس
املاکلمه ای عربی است به معنی پر کردن -بر سر جمع گفتن -تقریر مطلبی تا دیگری ان را تحریر کند.
در فرانسوی املا یعنی کسی مطلبی را بخواند ودیگری ان را بنویسد .
در فارسی از بر نویسی یا گفتار نویسی -بدون دیدن کلمات گفته های دیگران را بنویسند .
در حقیقت املا تلاش و تکاپویی برای نوشتن درست کلمات است وبیشتربه سنجش دو مهارت مهم گوش دادن ونوشتن ومهارتهای ذهنی مربوط به ان می پردازند .
اما تند نویسی - خوانانویسی زیبا نویسی ودرست نویسی و رعایت فاصله کلمات هم جزو اهداف است .
اهداف اموزشی املا:
- تمرین شنیدن
- تمرین نوشتن
- شناخت شکل نوشتاری کلمات روز مره و رایج
- اشنایی با کلمات جدید
- مشخص شدن مشکلات نوشتاری ورفع ان ها
- خوانا نویسی
چند نکته در مورد املا گویی :
- در جلسه اموزشی املا نمره ثبت نمی شود
- در جلسه ارزشیابی املا نمره ثبت می شود.
پیش از گفتن املا متن به صورت کامل خوانده شود .
- از مجموع کلمات و حروف خوانده شده جمله ساخته شود
- بعد از اتمام املا یک بار متن خوانده شود.
روش های مختلف در اموزش املا:
- املای تقریری :کلمه - جمله- روی تخته نوشته شود بعد پاک شود .
- املای تابلویی
- املای کامل کردنی : چند جمله نوشته شود چند جای خالی بماند.
- املای کارتی: تعداد کلمه نوشته شود با کارت نشان داده شود .
- املای تیمی : به صورت گروهی
- املای انتخابی از چند درس
- املای بی صدا : به صورت لب خوانی
- املای انگشتی : روی پشت دانش اموز با انگشت نوشته شود بعد دانش اموز بنویسد .
- املای هوایی
- املای ترکیبی :متنی غیر از متن کتاب با کلمات خوانده شده انتخاب شود .
-املای بی نقطه -سر کش - بی دندانه ( یکی از روش های توصیفی به نام شناسایی )
- املای تصویری
- املای ابزاری ( خمیر - مهره - نخ - ... )
- املای دانش اموز به والدین وبا لعکس
- املا توسط معام های سایر کلاس ها
- املا با استفاده از اشتباهات نوشتاری دانش اموزان یعنی متن ا ز روی اشتباهات دانش اموزان تنظیم گردد.
- املای سرعتی از بهمن به بعد
- گفتن املا از کتاب های داستان یا رشد دانش اموز
- انتخاب متن املا توسط دانش اموزان
- استفاده ازضبط صوت
طبق اخرین ضابطه انتخاب متن املا در پایه اول در نوبت اول حدود ?? تا ?? کلمه ودر نوبت دوم حدود ?? کلمه
- تعداد کلمات خارج از کتاب در نوبت اول ? تا? ودر نوبت دوم ? تا?? کلمه اما از کلماتی که قبلا در کلاس اموزش دیده اند باشد
- لا زم به ذکر است این روش ها همه به عنو ان روشهای پیشنهادی می با شد واگر فقط تنها از یک روش اموزشی استفاده گردد شاید ارزش اموزشی خود را از دست بدهد .
در این مجموعه سعی شده است چندین روش متنوع و جالب برای املا و تصحیح آن ارائه شود. تا با یاری اولیا و آموزگاران در افزایش توانمندی دانشآموزان تلاش شود.
1) املا به صورت گروهی. به این شکل که بچهها را به گروههای 5 یا 6 نفره تقسیم میکنیم و در هر گروه، هر خط را یک نفر از گروه مینویسد و در انتها نمره گروهی میدهیم و آن املا در پوشه کار گروهها قرار میگیرد.
2) هر گروه یک متن املا با کمک تمام اعضای گروه خود مینویسد و ما املای همه گروهها را جمعآوری کرده و میخوانیم و سپس یا بهترین متن دیکته را به کل کلاس میگوییم و یا از هر گروه یک پاراگراف انتخاب کرده و دیکته تلفیقی تهیه کرده و به کل کلاس، دیکته میگوییم. در این صورت متن دیکته را بچهها انتخاب کردهاند.
3) بچهها را گروهبندی میکنیم و سپس هر گروه متن دیکتهای را مینویسد و برای گروه دیگر میخواند تا آن گروه بنویسند. دیکته گروه به گروه نام دیگر این دیکته است.
4) در روش دیگر، باز بچهها به گروههای 5 یا 6 نفره تقسیم میشوند. 10 کلمه مهم از درس انتخاب میکنیم و از بچهها در گروهها میخواهیم که هر کدام جملهای را در ارتباط با درس بنویسند و از کلمات مهم مورد نظر استفاده کنند و هر گروه جملات خود را کنار هم گذاشته و یک متن کوتاه و زیبا بسازد.
5) در مواقعی که شاگردی ضعیف است و در املا پیشرفت چندانی ندارد، میتوان در هنگام دیکته دانشآموز ضعیف را کنار دانشآموز قوی نشاند تا بعضی از لغات را که برایش مشکل است، با مشورت بنویسد. در نتیجه دانشآموز ضعیف، هم آن لغت را به خوبی به ذهن میسپارد و هم با افت نمره به طور مکرر مواجه نمیشود. البته این روش نباید به طور تکرار و همیشگی باشد.
6) در هنگام تصحیح کردن املا، معلم صحیح لغات را نمینویسد و دانشآموزان خودشان درست لغات را از کتاب پیدا میکنند و بعد ما به آن املا نمره میدهیم. یعنی، ابتدا دور کلمات اشتباه خط میکشیم و صحیح آن را بچهها مینویسند و ما به صحیح نوشتن آنها نمره میدهیم.
7) روش دیگر این است که معلم بهتر است متن دیکته را قبل از املا برای بچهها بخواند، ولی بچهها چیزی ننویسند و تنها گوش دهند.
8) بعد از املا هم باید متن مجدداً خوانده شود، یعنی در هر املا کل متن باید سه بار خوانده شود.
9) در صورت دیگر املا، میتوان شفاهی دیکته را خواند و بچهها لغات مهم آن را هجی کنند و در هوا بنویسند.
10) نوع دیگر املا میتواند چنین باشد که شاگرد پشت سری کلمات را روی پشت فرد جلویی بنویسد و شاگرد جلویی از روش حرکت انگشتی فرد عقبی بتواند لغات را بفهمد و بنویسد که این یک نوع بازی و املا است.
11) در روش دیگر به بچهها میگوییم روزنامه با خود به کلاس بیاورند و لغات را ببرند و از لغات بریده شده یک بند املا برای ما درست کنند و بر روی ورقه بچسبانند. یا این روش میتواند به صورت گروهی هم صورت گیرد.
12) میتوان املایی را به صورت پلیکپی بدون نقطه، بدون تشدید و یا به صورت لغات ناقص به دانشآموزان داد تا آنان در جای مناسب نقطه بگذارند و یا تشدید قرار دهند یا لغات ناقص را کامل کنند.
13) میتوان دیکته را به صورت لغات صحیح و غلط در کنار هم قرار داد تا بچهها کلمه غلط را خط بزنند.
14) روش دیگر املا میتواند به صورت تصویری باشد. یعنی، شکل را به دانشآموزان بدهیم تا آنان املای صحیح آن را بنویسند.
15) املای تقویت حافظه: بدین صورت که معلم متنی را روی تخته مینویسد و سپس متن را برای دانشآموزان میخواند و سپس روی نوشتههایش روی تخته پرده میکشد و بچهها باید هر آنچه از متن فهمیدهاند را بنویسند. سپس معلم پرده را از تخته برمیدارد و بچهها متن خود را با متن تخته مقایسه میکنند و به خود امتیاز میدهند.
16) روش دیگر، میتواند استفاده از آینه باشد که کلمات را بر عکس بنویسیم و بچهها با آینه درست آن را بنویسند و یا صحیح آن را بخوانند.
17) دیکته آبکی: روش دیگر، استفاده از آب و محیط حیاط مدرسه است. بدین ترتیب که بچهها به صورت انفرادی و یا گروهی با خود آبپاش به مدرسه میآورند و با آب دیکته را روی زمین بنویسند و گروهی نوشتههای خود را تصحیح کنند.
18) روش دیگر در تصحیح املا این است که دانشآموزان با اشتباهات خود جمله بسازند و یا دیکته به صورت جملهسازی از لغات مهم درس باشد.
19) کلمات مهم یا مشکل درس را روی پارچه بنویسند و سپس با خمیر و یا نخ و سوزن کلمات را بسازند و یا بدوزند که در این صورت املا با هنر و بازی توأمان میشود (یادگیری تلفیقی)
20) دانشآموزان از اشتباهات خود در املا کلمات همخانواده، متضاد و یا هم معنا بنویسند.
21) برای آشنایی دانشآموزان با انواع صداها و لهجهها در هنگام دیکته گفتن و از این که بچهها تنها به صدا و لحن معلم خود خو نگیرند، معلم میتواند از اطرافیان خود بخواهد تا متن املا را بر روی نوار بخوانند و صدای خود را ضبط کنند و سپس آن متن را به کلاس بیاورد و بچهها از روی آن نوار دیکته بنویسند و در هنگام ارزشیابی پایانی و یا هر زمان دیگر بچهها دچار مشکل نشوند.
22) همکاران معلم میتوانند در املاهای کلاسی جای خود را تعویض کنند و به بچههای کلاسهای دیگر املا بگویند تا بچهها با انواع صداها و لحن و گویش در دیکته آشنا شوند.
23) دانشآموزان میتوانند به والدین خود دیکته بگویند و والدین در املای خود چند کلمه را اشتباه بنویسند تا بچهها آنها را تصحیح کنند و به پدر و مادر خود نمره دهند.
24) بچهها میتوانند به معلم خود دیکته بگویند. هر گروه یک پاراگراف به معلم بگوید و در انتها گروهها ورقه معلم را تصحیح کنند و یا هر گروه پاراگراف مخصوص به خود را صحیح کند. البته بهتر است معلم چند کلمه را عمداً اشتباه بنویسد.
25) برای والدین بیسواد، فرزند میتواند صدای خود را ضبط کند و از روی صدای خود به خودش دیکته بگوید یعنی صدای ضبط شده خود را جایگزین صدای اولیای خود که بی سواد هستند، نماید. 26) یکی دیگر از روشها برای تصحیح املا این است که میتوان املا را به بچهها داد تا تصحیح کنند، ولی در نهایت نمره نهایی را معلم بدهد و یا دانشآموزان تصحیح کننده با مداد کنار دفتر فرد، نمره بگذارند و بعد معلم، نمره خود را با نمرهای که دانشآموزان داده مقایسه کند.
27) معلم لغاتی را بر روی مقوا مینویسد و مقوا را به تخته نصب میکند و زمان کوتاهی وقت میدهد تا دانشآموزان کلمات را به دقت نگاه کنند و سپس مقوا را جمع میکند. در این جا بچهها هر آنچه از لغات در ذهنشان مانده است را مینویسند و ما لغات و کلمات آنان را تصحیح میکنیم تا دقت آنان سنجیده شود.
28) دانشآموزان املا را در هوا بنویسند و ما هم در هوا تصحیح کنیم نه با قلم و روی کاغذ.
29) روش دیگر املا که همراه با بازی هم است، این است که دانشآموزان با گچ روی زمین مدرسه و حیاط مدرسه دیکته بنویسند و سپس حیاط را دستهجمعی بشویند تا آثار گچ حیاط مدرسه را کثیف نکند.
30) معلم میتواند املا را بر روی چندین کارت بنویسد و این کارتها بین گروهها تقسیم شود تا تمام گروهها کارت را ببیند و سپس کارتها را جمع کرده و از روی آنها دیکته بگوید. لازم به تذکر است که روشهای املا که به عنوان نمونه بیان گردید را نباید به عنوان روش واحد تلقی کرد. اگر هر روشی بیشتر از اندازه استفاده گردد، ارزش آموزشی خود را از دست میدهد. لذا اگر معلم بنا به ضرورت و در نظر گرفتن تنوع، روشهای متنوع املا را به کار گیرد نتیجه مفیدی عاید دانشآموزان خواهد شد.
چگونه املا بگوییم! با عنایت به این که شیوه های تدریس درس فارسی به بخوانیم و بنویسیم تغییر نموده است لزوم استفاده از روشهای نوین املا گفتن نیز جزء ضروریات یک کلاس پویاو شاداب می باشد.گرچه شاید کاربرد این نوع املا برای کلاسهایی با کثرت دانش آموز ممکن است مشکل زا باشد لیکن با درایت معلمین ارجمند وبا تغییرات اندکی قابل اجرا بوده و املا با نشاط وآموزش همراه می شود . 1- در وقت املا سعی شود جای دانش آموزان را تغییر ندهیم . 2- دانش آموزان کنار هم بنشینند وحق داشته باشند آرام به یکدیگر تذکر بدهند.(چون بهترین وقت یادگیری همان لحظه ای است که ببینند و درست بنویسند .) 3- هنگام املا وسط کلاس بایستیم تا صدایمان به طور یکنواخت به گوش همه برسد. 4- هنگام خواندن املا در بین ردیفها قدم نزنیم چون سبب حواس پرتی دانش آموزان می شود. 5- املا را با عجله وشتاب نخوانیم . 6- وقت وزمان املا را با توجه به متن در نظر بگیریم تا مجبور نشویم پایان آن را به سرعت بخوانیم. 7- هیچ وقت زمان املا را بعد از زنگ ورزش یا زمانی که بچه ها به گردش علمی رفته اند ،یا حتی در پایان زنگ مدرسه قرار ندهیم. 8- متن املا را از یک صفحه آن هم با خط خود دانش آموز در نظر بگیریم . 9- متن املا را از قبل آماده کرده ودر قالب یک داستان یا متنی شنیدنی وقابل درک وفهم دانش آموزان ارائه کنیم. 10- از دادن کلمه های دشوار یا کلمه هایی که به گوش دانش آموزنخورده باشد خودداری کنیم. 11- سعی کنیم علاوه بر کلمه ها و واژه های کتاب ،هر بار چند کلمه خارج از آن ،که مترادف و هم خانواده ی کلمات کتاب باشند به دانش آموزان املا بگوییم. 12- قبل از گفتن املا ،یک بار آن را با صدایی آرام برای آن ها بخوانیم . 13- کلمه های دشوار را برایشان معنی کرده و آنها را با خط تحریری نستعلیق روی تخته بنویسیم. 14- نوشته های روی تخته همیشه زیبا ،خوانا و واضح بوده و تا پایان املا ،روی تابلو باقی بمانند. 15- آهنگ صدا را با توجه به جملات پرسشی ،تعجبی،یا امری تغییر دهیم تا املا را بهتر بفهمند. 16- در پایان، املا را بار دیگر برایشان بخوانیم تا اگر کلمه ای را جا گذاشته اند ، بنویسند. 17- از متن املای خود کپی بگیریم. 18- بعد از اتمام کپی آن را روی هر میز قرار دهیم. 19- از روی کپی املا ،دانش آموزان املای دوستان خود را تصحیح می کنند. 20- از آنها می خواهیم دور کلمه های اشتباه را خط بکشند وصحیح آن را با رنگ دیگری بنویسند. 21- کار کنترل و نظارت را ، با قدم زدن در کنار هر میز شروع کنیم. 22- در پایان همه ی املا ها را کنترل وبه جای نمره از واژه های مثبت مانند:از سعی شما ممنونم،اگر بیشتر تلاش کنی، موفق تر خواهی بود و... استفاده کنیم. 23- در جلسه ی بعد، دانش آموزان املاهای خود را یکبار دیگر می خوانند وبا کلمه های اشتباه جمله می سازند. 24- جمله های ساخته شده را روی تابلو می نویسیم. 25- از روی جمله های ساخته شده به کمک دانش آموزان ،متن دیگری می سازیم. 26- متن های ساخته شده را در کلاس می خوانیم تا زمینه ساز نوشتن انشا شود.
بیان املا به صورت جملات مسجع (حتی با تغییر کلمات ) به شرطی که از کلماتی استفاده شود که دانش آموزان ازقبل با آن ها آشنایی داشته باشند باعث می شود که نه تنها دانش آموزان در زمینه ی بیان شعر رشد نمایند وخودشان در جلسات بعدی با معلم در بیان شعر همکاری نمایند بلکه برای گفتن املا لحظه شماری می کنند معلم نیز با کاری تکراری و بی روح سروکار نخواهد داشت.
در بعضی از روز ها به جای دیکته گفتن ، متنی را به دانش آموز بدهید که یک حرف در آن نوشته نشده باشد سپس از بچه هابخواهید آن متن را کامل کنند ( حروفی را مجهول کنید که اکثر دانش آموزان در آن دچار اشکال شده باشند)
می توان با یک بازی پای تابلو کلمات را به صورت غلط نوشت (به طوریکه هر حرف روی یک کارت باشد) و از دانش آموز خواست تا صحیح کلمه را با جابجاکردن کارتها بسازد.( یک مجموعه کارت که روی هر یک فقط یک حرف نوشته شده است وجود دارد)
سن 7 تا 11 سالگی را دوره خلاقیت و بازی نامگذاری کرده اند دوره ای است که آینده کودک را از لحاظ ابتکار و خلاقیت آماده می سازد.
- ویژگی های کودکان در دوره ابتدایی
کودک در دوره 7 سالگی هوشیارتر از دوره قبل است، آرام و شاد ولی توأم با جوش و خروش نیز می باشد. بازی های مورد توجه دختران (لی لی بازی) و مشابه آن است و پسران از بازی فوتبال و پرتاب توپ لذت می برند.
کودک در هشت سالگی مبارزه طلب است؛ در برابر مشکلات ایستادگی و مقاومت نشان می دهد، خود را توانا و مقتدر می پندارد و به منظور عدم شکست او در این قبیل موارد باید به کودک کمک کرد تا به هدف خود برسد. سرگرم و فعال است و از کارهای تازه لذت می برد ولی گاهی اوقات دچار ترس از حیوانات و تاریکی می گردد و بالاخره دوست دارد در جمع بزرگترها شرکت کند.
کودک نُه ساله دارای هماهنگی بین دست و چشم ها به طور کامل است. از زبان خود استفاده بهتری می کند و آن را در جهت انتقاد از دیگران مورد استفاده قرار می دهد. درباره انجام کارها و تصمیم گیری منطقی تر فکر می کند. خود را مستقل فرض می کند.
کودک از سن ده و یازده سالگی حقیقت جو و اهل عمل است، مطیع است و دستورهای اعضای خانواده و والدین را با میل انجام می دهد، با دیگران نیز صمیمی و مهربان است. دختران از بلوغ اجتماعی بیشتری برخوردارند. کودکان در این دوره سعی می کنند که مانند گروه همسالان خود رفتار کنند. می خواهند مانند آنها لباس بپوشند، حرف بزنند و راه بروند.
منبع : روانشناسی رشد فنی و حرفه ای (مدیریت خانواده)فصل پنجم رشد کودک در دوران دبستان (7 تا 11 سالگی)
خلاقیت :
خلاقیت گل لطیفی است که تحسین، آن را به شکوفایی وا می دارد و مایوس کردن غالبأ آن را در غنچه می خشکاند.
(اسبورن 1371)
خلاقیت خصوصیتی است که در نوع بشر به اندازه ی حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با کاربرد اصول و روشهای معین پرورش داد.
اندرسن : خلاقیت در کودکان امری همگانی است در حالیکه در بین بزرگسالان تقریبأ وجود ندارد .
آلن بودو:: اگر رفتار کودکان خردسال را مورد مشاهده قرار دهید در می یا بیم که از امور و اتفاقات شگفت می شوند و تلاش می کنند تا به ویژگیهای امور پی ببرند و سوالات پی در پی بپرسند.
وظیفه معلم تشویق دانش آموزان به مطالعه – مشاهده –آزمایش می باشد. در قدیم دانش آموزان با کوشش فراوان به حافظه ی خود سپرده تا هنگام امتحان ، آن جوابها را در ذهنشان نگه می داشتند و بعد از گذشت چند روز فراموش می کردند .
اما امروزه تشویق می کنند تا خودشان به مطالعه بپردازند .و اطلاعات را گرد آوری کنند ، آزمایش کنند و به بحث و گفتگو بپردازند که تمام این کارها لذت بخش است .
دانش آموزان مهارت زندگی و چگونگی ارتباط برقرار کردن و همکاری چگونه ابزارهای ساده مثل قیچی ، انبردست، پیچگوشتی به کار برند . و احساس مسئولیت می کنند .و از محیط زندگی خود مراقبت می کنند.
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
عایشه گوید: رسول خدا (ص) را که حسین را بر ران خود نشانید
جبرئیل نزد او آمد و گفت :امتت بزودی پس از تو او را می کشند.
دیدگان پیامبر (ص) اشک بار شد جبرئیل گفت:
اگر بخواهی سرزمینی را که در آن کشته می شود به تو نشان می دهم .
فرمود: آری چنین کن جبرئیل نیز به سوی سرزمین طف =کربلا
در عراق اشاره کرد و تربتی سرخ خام بر گرفت و به او نشان داد
و گفت : این تربت قتلگاه اوست.
انسان زمانی شایستگی نام خود را پیدا می کند که غرایز خویش را تحت فرمان در آورد و رفتار خود را بر اساس تفکر برگزیند و به پرورش و گسترش جنبه هایی بپردازد که او را از حیوانات متمایز می سازد .
پیام راهنما یاد آور تفکر خلاقیت – وجدان قضاوت و ویژه بودن هر فرد باشد و پیام راهنما هدفی را برگزیند که رسیدن به آن امروزش را معنی کند و فردایش را پر ثمر سازد .
ما معلمین باید کار کردن و یاد گرفتن را تتقویت کنیم و یاد بدهیم تا در کارها جدبی باشند و دانش آموختن را نوعی کار کردن بدانند و سازندگی در جهان به کار کردن بستگی دارد و توضیح دهیم که کار عزت ، احترام برای کشور وثروت و قدرت به وجود می اورد .
عشق به آموختن بود که ابوریحان ، ابن سینا ، خواجه نصیر و شیخ بهایی را به آن درجه از علم و دانایی رساند.
تشویق نیز در رسیدن به هدفهای والایی چون کشف راز و رمز طبیعت اختراع و تولید خدمت به جامعه و تلاش برای پیشرفت آن .
پیام معلم باید دانش آموز را در مسیری قرار دهد که او به تلاش وادار شود. که با دستاوردهای خودو دیگران بهره مند سازد .
در مقایسه خویش با خود ، انسان کاملتر و پیشرفته ببیند و یک معلم دانش آموز را با واژه های پرسش چرا و برای چه تشویق کند.
سخن دانی و سخن گویی ، نیروی دلیل آوردن – قدرت مقایسه کردن و امکان گزینش او را بر انگیزد . دانش آموز را از دانستن محله ، شهر، و کشور در آورده و افق دیدش را وسیعتر کند. و او را به بهترینی که می تواند بشود هدایت نموده در دستیابی به رفیعترین و ارزشمندترین آمال انسانی رهنمونش شود .
داناترین :داناترین افراد اگر نتوانند ارتباط لازم را با مخاطب برقرار کنند و دانش خود را به روشنی منتقل نمایند خود را از لذت سود رسانی و مخاطب را از نعمت درک مطالب محروم می سازد
السلا م علیک یا ابا الحسن یا علی بن موسی ایهالرضا یا بن رسول الله
.
زائران قبر من هنگام بار یافتن به میهمانی خداوند در روز قیامت از همه گرامیتر خواهند بود و هیچ مومنی نیست که زیارت کند مرا و قطره اشکی بر صورتش بغلطد مگر اینکه خدای تعالی تن او را بر آتش حرام نماید.
موانع فردی
1)- روانی ( عدم اعتما د به نفس – ترس از شکست- نتعهد نبودن – تصور منفی – ..........)
2) فیزویولوژیک (معلولیت – مانند کرو لال و.... که عمومیت ندارد . مانند آهنگساز معروف بتهون که کر بود.
3)- بیولوژیک ( شناخت درون)
موانع اجتماعی
1) خانواده –(ندادن استقلال –تاکید افراطی بر جنس – قوانین خشک و دست و پا گیر.....)
2) مدرسه (مقررات خشک انضباطی – انتقادمکرر از رفتارهای کودک –بی توجهی به تخیل کودک)
3) جامعه ( شانس – اعتقاد به جبر و قسمت و سرنوشت – اعتقاد منفی )
نور خورشید دارای امواج رنگی متعددی است پس چرا با وجود این همه رنگ آسمان در روز آبی به نظر می رسد برای یافتن این پاسخ ابتدا به انتشار امواج نوری خورشید باید پرداخت
به عنوان یک قاعده کلی، هر چه طول موج در مقایسه با اندازه مانع (ذرات گرد و.و غبار موجود در هوا ) بزرگتر باشد، موج به وسیله مانع کمتر پراکنده می شود. برای ذراتی کوچکتر از یک طول موج، مقدار پراکندگی نور با عکس توان چهارم طول موج تغیـــیــر می کند. مثلاً ، طولموج نور قرمز در حدود دو برابر طول موج نور آبی است. بنابراین پراکندگی نور قرمز در حدود یک شانزدهم پراکندگی نور آبی است.
نور خورشید بوسیله مولکولها و ذرات گرد و غبار موجود در آسمان ، که معمولاً در مقایسه با اندازه موجهای نور مرئی خورشید بسیار کوچکند، پراکنده میشود. طول موج نور از آبی به سبز ، زرد و سرخ افزایش مییابد و طول موج مربوط به نور قرمز حدود 1.68 برابر طول موج نور آبی است به این ترتیب ، نور طول موجهای کوتاه (نور آبی) بسیار شدیدتر از نور طول موجهای بلندتر بوسیله این ذرات پراکنده میشوند. وقتی که به آسمان صاف نگاه میکنیم ، بیشتر این نور پراکنده شده است که به چشم ما میرسد. دامنه طول موجهای کوتاه پراکنده شده و حساسیت چشم آدمی به رنگ منجر به احساس رنگ آبی میشود.
کوتاهترین طول موجهای طیف مرئی بیشتر مطابق بنفش است تا آبی ، پس چرا آسمان بجای آنکه بنفش باشد آبی است؟ نور خورشید اولیه در رنگ بنفش تا حدی ضعیفتر از آبی آست و بنفش کمتر از آبی به ما میرسد. دلیل مهمتر اینکه چشم انسان نسبت به بنفش کمتر از آبی حساس است. اینکه مردم آبی بودن آسمان را بوجود بخار آب در جو نسبت بدهند، شاید به این دلیل باشد که اغلب تودههای آب آبی رنگ است.
از دلایل آبی بودن دریا این است که وقتی نور سفید چند متر از میان آب میگذرد، مولکولهای آب بخشی از انتهای سرخ طیف را جذب میکند و نوری که سرانجام به چشم بیننده منعکس میشود بیشتر آبی شده است. و در آسمان آب کافی برای چنین جذبی وجود ندارد. لایه اوزون نیز نور سرخ را تضعیف میکند، ولی نقش ناچیزی در آبی شدن آسمان دارد.
چون مباحث کتاب از درس ماده وتغییرات آن گذشته ما هم از این مبحث می گذریم
وبه بحث در زمینه مبحث انرژی و اهرم ها می پردازیم .
ماشین ها به چها رروش به ما کمک می کنند
?- با انتقال نیرو(تقریبا همه ماشین ها در این خاصیت مشترک هستند )
2- با افزایش نیرو
3- با تغییر جهت نیرو
4- با افزایش مسافت وسرعت اثر نیرو
یکی از انواع ماشین ها اهرم ها هستندکه هر اهرم از سه قسمت مهم به نام های تکیه گاه – نیرو – جسم تشکیل شده است .
البته برای بحث درباره اهرم ها باید به این نکته هم اشاره کنیم که به فاصله تکیه گاه تا محل نیرو را بازوی محرک و از تکیه گاه تا جسم را بازوی مقاوم می نامیم .
حال براساس محل قرار گرفتن سه قسمت اصلی اهرم، اهرم ها را به سه دسته تقسیم می کنیم .
1- اهرم نوع اول :در این نوع اهرم که تکیه گاه در بین نیرو وجسم قرار دارد دارای خصوصیات زیر می باشد :
الف- در بعضی موارد بارزوی محرک و در بعضی موارد بازوی مقاوم می تواند بلندتر باشد
ب- چون در این اهرم تکیه گاه در وسط قرار دارد جهت نیرو برعکس می شود .
ج) نمونه هایی از آن را می توان انبردست – قیچی – الاکلنگ – دیلم و...
2- اهرم نوع دوم : در این نوع اهرم جسم در بین نیرو وتکیه گاه قرار داردو دارای خصوصیات زیر است
الف ) همیشه بازوی محرک بلند تر از بازوی مقاوم است
ب) نمونه هایی از آن را می توان چرخ دستی – فرغون – فندق شکن – درب بطری باز کن
3- اهرم نوع سوم : در این اهرم نیرو در بین جسم وتکیه گاه قرار دارد ودارای این خصوصیات
الف ) همیشه بازوی مقاوم بلندتر از بازوی محرک است .
ب) نمونه های از آن را می توان انبریخ – جاروی فراشی- موچین
خصوصیت مشترک هر سه نوع اهرم این است که هر سه اهرم در انتقال نیرو به ما کمک می کنند .
نکته ها : اگر در یک اهرم بازوی محرک بلندتر از بازوی مقاوم باشد آن اهرم مقدار نیرو را افزایش می دهد یا به اصطلاح دیگر در این نوع اهرم در نیرو صرفه جویی می شود که نمونه آن اهرم های نوع دوم هستند .
واگر دریک اهرم بازوی مقاوم بلندتر از بازوی محرک باشد آن اهرم مسافت وسرعت اثر نیرو را افزایش می دهد ، همچنین می توان گفت در وقت هم صرفه جویی می شود .نمونه آن اهرم های نوع سوم هستند .
توجه داشته باشیم که اهرم نوع اول نسبت به محل قرار گرفتن تکیه گاه می تواند در نیرو یا در وقت برای ما مفید واقع شود .
می توان گفت مطالب بالا را کتاب با این زبان بیان کرده که هر چه تکیه گاه را به جسم نزدیک کنیم ......و هرچه تکیه گاه را به نیرو نزدیک کنیم .....
در اهرم ها قانونی وجود دارد که اگر بخواهیم اهرم به حال تعادل برسد باید همیشه این رابطه درست باشد
مقدار نیروضریدر بازوی محرک = مقدار جسم ضربدر بازوی مقاوم
که در این نمونه می توانند مقدار هریک از موارد را نداده باشند که می توانیم با کمک این قانون براساس سه مقدار داده شده دیگر مقدار مجهول را حساب کنیم .
یکی دیگر از انواع ماشَین ها سطح شیبدار است
سطح شیبدار : سطح مایلی که دو سطح غیر هم ارتفاع را بهم مرتبط می سازد . دقت کنیم که در یک سطح شیبدار اگر ارتفاع ثابت باشد هر چه طول سطح شیبدار بیشتر شود انجام کار برای ما آسانتر است
نکته مهم دیگر اینکه در حالتی که ارتفاع ثابت باشدومقدار طول تغییر کند وما در هر دو حالت وزنه یکسانی را بالا ببریم مقدار کار ما در هر دو حالت مساوی می باشد .سطح شیبدار در زندگی انسان کاربردهای زیادی دارد مثل نردبان – پیچ که یک سطح شیبدار مارپیچ است و....
نوع دیگری از ماشین ها قرقرها هستند که ساده ترین آن قرقره ای است که از یک قرقره تشکیل شده است که ما به همان اندازه که طناب را بکشیم جسم به بالا حرکت می کند مثل قرقره پرچم
در بعضی قرقرهای مرکب بسته به تعداد قرقره مورد استفاده ممکن است ما با کشیدن 6
متر طناب جسم سه متر یا دو متر جابجا شود( البته کار کشیدن طناب( به زبان ساده)
راحت تر خواهد بود ودر عوض مقدار بیشتری طناب راباید بکشیم) به عنوان مثال اگر به
قرقره ای که با آن موتور ماشین را بالا می کشند دقت کنیم می بینیم که با کشیدن
چند متر طناب یا زنجیر موتور چند سانتی متر جابجا می شود . البته چون در کتاب به
این مبحث کمتر پرداخته شده از توضیح بیشتر آن خوداری می کنم .
نوع دیگر ماشین ها می توان از گوه – چرخ ومحور و سایر ماشین های پیچیده نام برد .
در ادامه به بحث انرژی ها وتبدیل آنها خواهیم پرداخت.